قائم فرهنگ مهدویت
قائم : فرهنگ مهدویت

عاشق سوره فجر چگونه قرآن تلاوت می کرد؟

عاشق سوره فجر چگونه قرآن تلاوت می کرد؟

قائم: شهید «مهدی رجب بیگی» یکی از دو هزار شهید قرآنی کشور است که سال 60 به دست منافقان به شهادت رسید ولی عاشق سوره فجر بود و سفارش می کرد «آنگاه که نهایت سعادت را، بودن و شهادت را، نهایت حیات، پنداشتی،  قرآن بخوان».


چقدر جای شهدا خالی است! آن هم در ماه بهمن که یادآور خون و گلوله و فریاد است. دهه فجر که فرامی رسد، خاطرات آن روزها باردیگر در ذهن ها نقش می بندد و اشعاری همچون «خمینی ای امام»، «بهمن خونین جاویدان»، «بهاران خجسته باد»، «بوی گل سوسن و یاسمن آید» و شعارهایی که ۴۶ سال قبل از دل مردم برمی خاست تا ریشه ظلم و طاغوت را برکَنند، در دل ها زنده می شود.
دهه فجر را دهه فجر نامیدند؛ چون برگرفته از سوره فجر است که می فرماید «والفجر و لیال عشر؛ سوگند به سپیده دم و به شب های دهگانه» شاید دهه فجر بهترین مناسبتی بود که توفیق دیدار با خانواده شهید مهدی رجب بیگی نصیب گروهی از جامعه قرآنی در بیست و هشتمین دیدار امسال شود که تقریباً هر هفته به همت سازمان قرآن و عترت بسیج تهران انجام می شود. رجب بیگی در بهمن سال ۱۳۳۶ در شهر دامغان به دنیا آمد و عاشق تلاوت سوره فجر بود؛ آن هم به سبک محمدصدیق منشاوی.
رجب بیگی تحصیلات ابتدایی و متوسط خودرا در تهران گذراند و به سبب استعداد فوق العاده ای که داشت، همیشه از دانش آموزان موفق مدارس محسوب می شد. وی از همان شروع علاقه بسیار زیادی به مطالعه و تفکر و مطالعه داشت و بدین جهت تا پیش از پایان تحصیلات متوسطه، با قرآن، نهج البلاغه، صحیفه سجادیه و سایر کتاب های مذهبی آشنا شد.


در این دیدار سکینه عالمی مادر شهید رجب بیگی به مهمانان خوش آمد می گفت ولی به یاد آیه و من نعمره ننکسه فی الخلق افتادم و اگرچه مادر شهید، سمعک به گوش داشت ولی برخی از صحبت های مهیمانان را به خوبی متوجه نمی شد و فاطمه سرمد پرستار این مادر، برخی از صحبت های مهمانان را با صدای بلندتری تکرار می کرد و حاج خانم عالمی هم یک به یک به سوالات پاسخ می داد.
جای مجتبی، معصومه و مرضیه رجب بیگی برادر و خواهران شهید رجب بیگی هم خالی بود که یکی به سبب بیماری و بقیه هم به خاطر گرفتاری نتوانسته بودند در این برنامه شرکت نمایند و از برادرشان بگویند ولی رحیم قربانی رییس سازمان قرآن و عترت بسیج تهران از خاصیت های شهید رجب بیگی اظهار داشت که چگونه این دانشجوی پیرو خط امام با کارهای قرآنی در آن روزهای تاریک و خفقان ستم شاهی اعلامیه امام و مرادش را پخش می کرد و تا زمان پیروزی انقلاب و سال ۵۸ مسئولیت شورای دانشجویی دانشکده فنی دانشگاه تهران را به عهده داشت.
قربانی اظهار داشت: رجب بیگی در سال ۵۴ در رشته راه و ساختمان دانشکده فنی تهران قبول شد و عضو فعال دانشجویان پیرو خط امام در تسخیر لانه جاسوسی نقش داشت و در پنجم مهر سال ۶۰ به دست منافقان ترور شد.
شاید قربانی چیزهای دیگری هم می خواست بگوید ولی فرصت نبود تا کارنامه درخشان و پرافتخار این شهید را در آن فرصت محدود مرور کند. بطورمثال می توانست درباره ی کارنامه سیاسی شهید رجب بیگی بگوید که چگونه در تظاهرات دانشجویی و خیابانی شرکت می کرد و سال ۵۸ در مقابل لانه جاسوسی در روز عاشورای حسینی مقابل آمریکا و رژیم صهیونیستی شعار هیهات منا الذله سر می داد. پس از پیروزی انقلاب هم برای خواندن مقالات و تحلیل های سیاسی اش سر و دست می شکستند.


جای مجتبی رجب بیگی خالی بود که مثل دیدار سال ۹۶ درباره ی برادرش بگوید که مهدی چگونه گروهی را تشکیل داد تا به مدارس جنوب شرقی کشور بروند و بصورت داوطلبانه تدریس را شروع کنند. چون در آن زمان دانشگاه در اختیار قشر مرفه بود ولی مهدی و دوستانش تلاش می کردند تا دانش آموزان بتوانند از این مناطق هم وارد دانشگاه شوند و اصغر فانی، وزیر اسبق آموزش و پرورش، یکی از دوستان مهدی در این فعالیت داوطلبانه حضور داشت.
از گفته های مادر شهید معلوم بود که مهدی چقدر با قرآن مانوس بود و تلاوت های قاریان برجسته را با دل و جان گوش می کرد و در روزهای آخر زندگی دنیای اش، عاشق شنیدن تلاوت سوره فجر با صدای منشاوی بود و آنرا زمزمه می کرد.


حاج خانم عالمی اظهار داشت که مهدی از دوران ابتدایی تا دبیرستان با قرآن مانوس بود و آن چه از قرآن فهمیده بود را برای شاگردانش توضیح می داد. وی در مساجد و منازل به تبلیغ قرآن و مطالعه کتاب های دینی می پرداخت. حالا مادر شهید به حاضران سفارش می کرد که «قرآن را نباید زمین گذاشت. بخوانید و بخوانید و به خواندن یک صفحه و یک جزء اکتفا نکنید و معنا و تفسیر قرآن را یاد بگیرید».
قربانی با کمال تواضع گفت «ما در مقابل شما شاگرد هستیم» و مادر شهید با تواضع گفت «این جملات هم از تصدق سر شهداست».
محمدحسین فریدونی کارشناس حوزه آموزش قرآن که از دوره نوجوانی شیفته نوشته های شهید رجب بیگی بود از خاطرات آن دوران اظهار داشت که نخستین بار در سال ۵۹ یک نشریه طنز یک یا دو صفحه ای به نام جیغ و داد را می خوانده که نوشته های ادبی شهید غوغا می کرد.


فریدونی به حاضران سفارش کرد تا کتاب شهید رجب بیگی با عنوان «می رویم تا خط امام بماند» را حتما مطالعه کنند و سپس اظهار داشت: رجب بیگی علاوه بر شعر و قرآن به مسایل سیاسی اجتماعی توجه خاصی داشت و با خواندن کتاب می رویم تا خط امام بماند، می توان نثر قوی و تحلیل های سیاسی و طنز او را تحسین کرد. به این علت گروه فرقان و منافقین به ترور شخصیت هایی موثر مثل استاد شهید مرتضی مطهری، شهید مظلوم آیت الله بهشتی و حتی رجب بیگی روی آورده بودند.
این پیشکسوت قرآنی اظهار داشت که دشمن با به شهادت رساندن رجب بیگی یک ترور هدفمند را دنبال می کرده و نه یک ترور کور. فریدونی اظهار داشت: دشمن مهدی را به عنوان یک عنصر رسانه ای باسواد و موثر در دفاع از اهداف و مبانی قرآنی و اسلامی انقلاب ترور کرد و اگر امروز او و امثال او بودند، مبدا تحولات جدی در عرصه فرهنگ و رسانه می شدند.
کمتر از یک ماه به بهار قرآن و ماه مبارک رمضان باقیمانده و در این مراسم چه جملات عمیق و زیبایی از شهید رجب بیگی درباره ی تلاوت قرآن خوانده شد و یک حال و هوای معنوی ایجاد کرد؛
آنگاه که درون خویش را از خود تهی یافتی و بیرون را خالی از خدا، قرآن بخوان.


آنگاه که در دریای خروشان زندگی، در چنگال طوفان جهل و ترس اسیر شدی و ساحل صلاح و صلح و کشتی نجات و رهایی را آرزو کردی، قرآن بخوان.
آنگاه که، عقلت، احساساتت را به بند کشید و فکرت، عشقت را، و قوه پیوستن به یزدان به نیروی عرفان را، از دست دادی، قرآن بخوان.
آنگاه که در کوچه باغ های یأس، حیران و سرگردان، ناامید و پریشان، در جستجوی قطره ای آب کشتزار خشک و قحطی زده اندیشه ات را تسلی می دهی، از دریای بیکران امید لختی برگیر و قرآن بخوان.
آنگاه که مرگ را ختم، و معاد را، وهم، و پندار خود را، حتم یافتی، قرآن بخوان.
آنگاه که غرور، وجودت را گرفت و تفاخر شعورت را، ذلت خویش را عزت، و نخوت خود را، همت یافتی، قرآن بخوان.
آنگاه که مرگ خودرا دور دیدی، و حیات خویش را جاوید یافتی، و دنیا و آخرت را جدا از هم، قرآن بخوان.
آنگاه که از درستی گسستی، و بر مرکب سستی نشستی، و به پستی پیوستی و در منجلاب تباهی، رهایی را خواستی، قرآن بخوان.
آنگاه که نسیان گریبانت را گرفت، و عصیان دامانت را، قرآن بخوان.
آنگاه که نهایت سعادت را، بودن و شهادت را، نهایت حیات، پنداشتی، قرآن بخوان.
آنگاه که گذشته را حسرت، و حال را عسرت، و آینده را حیرت احساس کردی، «شب قدر» را به یاد آور و آنگاه، قرآن بخوان.
آنگاه که در دل سیاه شب و در اعماق تاریک ظلمات، در جستجوی نور و روشنی، ره می پویی و در آرزوی بامداد و سپیدی، افق را به امید نظاره فلق، می نگری تا شاید طلوع فجر را در نیمه شب تماشا کنی، قرآن را باز کن، تا در فلق برگ هایش و در افق اندیشه ات شفق را دریابی، آنگاه قرآن بخوان.


آخرین برنامه این مجلس نیز تلاوت آیات پایانی سوره فجر بود؛ همان سوره ای که طبق روایتی از امام صادق(ع) به سوره امام حسین(ع) مشهور است. «یا ایتهاالنفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیة مرضیة...؛ ای روح آرام یافته، به حضور پروردگارت باز آی که تو خشنود به او و او از تو راضی است.» و چقدر جای این روح آرام یافته خالی بود تا این آیات را زمزمه کند. شادی روحش صلوات.


1403/11/22
12:42:50
5.0 / 5
93
تگهای خبر: آموزش , اسلام , اسلامی , امام
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۹ بعلاوه ۳