داستانك رمضان ۲۵، ابولهب
به گزارش قائم وقتی مرد، حتی پسرانش به او نزدیك نشدند.
بوی تعفنش تمام محله را برداشته بود. همه می ترسیدند با نزدیک شدن به جنازه اش بیمار شوند. آخر سر اهالی محله، او را نه زیر خاک که زیر تلی از سنگهایی که به سمتش پرتاب کردند، دفن کردند. همسایه ها خاطرات روزهایی را پچ پچ می کردند که او از روی بام خانه به محمد(ص) سنگ می زد و ناسزا می گفت و محمد زیر لب دعا می خواند و می رفت. * به مناسبت سالروز هلاکت ابولهب، عموی پیامبر ۲۴۱۲۴۱
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب